آفاجونم سلام :
سلامی از روی شرمندگی آقا :خیلی حالم بده دلتنگتم میدونم دوای دردمن وخیلیا شمایی
این موقع شب سراغ هر کسی برم خوابه آقاجون خودت بیا بده یه راهی به من
نشون دلم تنگه دلم تنگه خودته بیا تا جوانم بده رخ نشانم
این روزا یه حالی دارم که شبیه هیچ چیزی نیست فقط میدونم قلبم از سینه داره
درمیاد چرا آقا وقتی بهت فکرمیکنم یه حسی دارم شبیه تنهایی وغریبی یه حسی که
فقط اگه بدونم کجایی ولیاقت داشته باشم تا پیش خودت سراسیمه بدوم آقای من دعا
کن دعاکن همه شیعیانت لیاقت هم جوار بودنتو داشته باشن آقای من سالار من ببخش
عامیانه باهات درد دل میکنم زبونم قاصره از گفتن کلمه قلمبه سلومبه.